روز تولد پارسا و خريد خونه
نازنين پسرم اول ارديبهشت روز تولدت بود چون روز يكشنبه ميشد و مامان اداره بود چند روز زودتر واست يك جشن كوچولو گرفتيم و تنها مهمانمون خاله جون بود از طرفي توي پستهاي قبلي نوشتم كه مدت زيادي دنبال خونه گشتيم ولي نتونستيم خونه مورد نظرمون را پيدا كنيم و نهايتاً مجبور شديم كنار اداره مامان زميني بخريم كه مجوز ساخت و سازش هنوز آزاد نشده بود با وجوديكه بيش از 9 ماه از خريد زمينمون گذشه بود ولي هيچ اقدامي واسه گرفتن مجوزش انجام ندادن به همين دليل تصميم قطعي گرفتيم كه زمين رو بفروشيم و خونه بخريم و اين مدت تقريباً اكثريت بعدازظهرا وقتمان رو به ديدن خونه و بنگاه گشتن ميگذرونديم كه البته زياد هم واسه تو بد نبود چون هر روز بعد از برگشتن از بنگاه يك ساع...
نویسنده :
ماماني
12:53